سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر کس نیکو بپرسد، بداند [و] هرکس بداند، نیکو بپرسد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :38
بازدید دیروز :7
کل بازدید :109788
تعداد کل یاداشته ها : 123
103/9/8
10:12 ع

 

پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب

دید.عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند.

پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: «باید ازت

عکسبرداری بشه تا جائی از بدنت آسیب و شکستگی ندیده باشه.»

پیرمرد غمگین شد، گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست.

پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند.

زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم.

نمی خواهم دیر شود!

پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می دهیم.

پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد!

حتی مرا هم نمی شناسد!

پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز

صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟

پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است...!


  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سالهاست میروم بر لب ساحل اما ساحل هم میشکند میگوید من هم مثل تو ام. لب به لب میخرد و گوید ز اسرار دلم چه کسی میداند راز عالم در چیست؟ تا رسم هر که بگویم دل من او بگوید دل من تا رسم بر لب ساحل ، ساحلم میشکند میگوید من هم مثل تو ام عزیزان هرچند ما تازه کاریم سری به ما بزنید. با تشکر